مراحل نگارش کتاب، مانند پیمودن یک مسیر کوهستانی است، پر از فراز و نشیب هایی که هر کدام درس هایی برای آموختن دارند. از اولین جرقه ی ایده تا لحظه ی انتشار، هر کلمه حکایت از تلاش و پشتکار دارد.

نگران نباشید. اینجا همان جایی است که قرار است به شما کمک کند تا ایده هایی که در سر دارید را روی کاغذ پیاده کنید و نوشتن کتاب خود را براساس یک برنامه منظم پیش ببرید.

مراحل نگارش کتاب عبارتند از:

  1. هدف خود از نگارش کتاب را مشخص کنید.
  2. روی یک ایده تمرکز کنید.
  3. روی ایده و ژانر متناسب با آن تحقیق کنید.
  4. مکان مطلوب خود برای نگارش کتاب را پیدا کنید.
  5. طرح کلی و پیرنگ داستان را بنویسید.
  6. روتین و یک برنامه منظم برای نوشتن داشته باشید.
  7. نوشتن را آغاز کنید.
  8. کتاب را با یک مقدمه وسوسه انگیز شروع کنید.
  9. فراز و فرودهای داستان را فراموش نکنید.
  10. خودتان را جای مخاطب بگذارید.
  11. کتاب را چندین بار خوانده و آن را ویرایش کنید.
  12. نظر دیگران درباره کتاب خود را جویا شوید.
  13. شما برای چاپ کتاب آماده اید.
  14. هدف خود از نگارش کتاب را مشخص کنید.

1. هدف خود از نگارش کتاب را مشخص کنید.

پیش از آنکه شروع به نوشتن، تایپ کردن، و یا حتی فکر کردن درباره کتاب خود کنید، صادقانه از خود بپرسید که دلیل شما برای نگارش یک کتاب چیست؟

  • آیا به دنبال شهرت و ثروت هستید؟
  • آیا نوشتن کتاب برای پیشرفت شغلیتان ضروری است؟
  • آیا می خواهید آنچه در ذهن دارید را با جهان به اشتراک بگذارید؟
  • آیا صرفا به نوشتن علاقه دارید؟
  • آیا رویای دیدن نام خود بر روی جلد کتاب را دارید؟

پاسخ شما به تمامی این سوالات هدف اصلی شما برای نوشتن کتابتان را مشخص می کند. با خود روراست باشید و واقع گرایانه به قضایا نگاه کنید چرا که صرف یک علاقه نمی تواند شما را تا آخر این مسیر همراهی کند و ممکن است در میان راه پشیمان شوید. به این فکر کنید که کتاب شما قرار است پاسخگوی چه نیازی باشد و چه چیزی باعث می شود تا زمان خود را صرف نگارش آن کنید؟

2. روی یک ایده تمرکز کنید. 

اگر برای شما هم سوال است که مراحل نگارش کتاب از کجا آغاز می شود، باید بگویم که همه چیز از ایده اصلی شما شروع می شود. در واقع ایده همان روح اصلی کتاب است که به نوعی انگیزه شما در نوشتن کتاب خواهد بود.

ایده آنقدر مهم است که نمی توان آن را نادیده گرفت. این همان چیزی است که آثار نویسندگان مطرحی چون محمود دولت آبادی، نادر ابراهیمی، استفن کینگ و تولستوی را در ذهن ما ماندگار کرده است. در واقع یکی از عواملی که باعث می شود یک ناشر، کتاب شما را از بین انبوه کتاب های دیگر انتخاب کند، همین ایده است.

حال ممکن است با خود بگویید من چندین ایده در ذهن دارم اما کدام یک برای داستان من مناسب است؟ بهتر است ایده های خود را روی یک کاغذ بنویسید سپس آن ها را براساس میزان علاقه مندی، پتانسیل داستان پردازی و مواردی از این قبیل بررسی کنید. ممکن است در این مسیر چندین ایده را با یکدیگر ترکیب کنید اما در نهایت کلیت داستان حول یک ایده کلی می چرخد.

3. روی ایده و ژانر متناسب با آن تحقیق کنید.

حال که ایده اصلی داستان شما مشخص شده است، باید در این بخش از مراحل نگارش کتاب ژانر متناسب با آن را پیدا کرده و درباره آن تحقیق کنید. برای نوشتن یک داستان تاثیرگذار باید تا جای ممکن اطلاعات خود درباره ژانر کتاب و ایده آن به روز و کامل باشد.

می توانید از خواندن کتاب های مرتبط شروع کنید و حتی سبک مورد علاقه خوانندگان را هم کشف کنید. یکی دیگر از راه هایی که قطعا می تواند دانش شما در حوزه مورد نظر را بهبود ببخشد ، گفتگو با یک متخصص است. راهنمایی ها و پیشنهاداتی که گاها از طرف این افراد مطرح می شود ، می تواند مسیر نگارش کتاب شما را آسان تر کند.

4. مکان مطلوب خود برای نگارش کتاب را پیدا کنید.

برای نوشتن کتاب نیازی به یک مکان خارق العاده ندارید. هیچ فضای کار ایده آلی برای همه نویسندگان وجود ندارد و نمی توان یک نسخه را برای همه تجویز کرد. یک نفر ممکن است یک اتاق آرام و به دور از هیاهو را ترجیح دهد در حالی که شخصی دیگر ، کافه های شلوغ و پر سروصدا را بهترین مکان برای نوشتن بداند.

با این حال، بسیاری از نویسندگان معتقدند که بازدهی در محیطی که به دور از هیاهو است و کمترین میزان حواس پرتی را دارد بیشتر است. همچنین دسترسی آسان به لوازم و ابزار مورد نیاز در حین نگارش کتاب  از اهمیت به سزایی برخوردار است چرا که تمرکز نویسنده را بر هم نمی زند.

در نهایت، همه چیز به شما بستگی دارد. طبیعتاً، هرچه مکان نوشتنتان را دلپذیرتر، راحت تر و خصوصی تر بسازید، نتیجه مطلوب تری می گیرید.

پسری مشغول کار با لپ تاپ
پسری مشغول کار با لپ تاپ

5. طرح کلی و پیرنگ داستان را بنویسید.

نوشتن یک کتاب بدون داشتن یک چشم انداز دقیق و مشخص می تواند یک فاجعه به بار بیاورد. نوشتن پیرنگ و طرح کلی در واقع بیانگر مسیر اصلی کتاب شما خواهد بود. در این بخش از مراحل نگارش کتاب مشخص می شود که داستان به چه سمت و سویی حرکت می کند و شما قصد دارید با نوشته های خود چه مفهومی را به خوانندگان منتقل کنید.

داشتن یک طرح کلی و پیرنگ برای نگارش یک کتاب به شما کمک می کند تا خط داستانی را گم نکنید و هر زمان که با چالشی روبرو شدید، به آن رجوع کرده و داستان را ادامه دهید. مواردی که بهتر است در طرح کلی خود به آن توجه کنید عبارتند از:

  • شروع، پایان و نقشه راه را مشخص کنید.
  • فصول کتاب را مشخص کنید.
  • اتفاقات مهم و تاثیرگذار کتاب را ذکر کنید.
  • شخصیت های داستان را مشخص کنید.

6. روتین و یک برنامه منظم برای نوشتن داشته باشید.

برای نوشتن یک کتاب با کیفیت و تاثیرگذار، داشتن برنامه منظم و روتین ثابت ضروری است. ممکن است زندگی بسیار پرمشغله ای داشته باشید و در ابتدا برنامه نوشتن کتابتان پراکنده باشد و یا حتی با خود بگویید هر زمان که فرصت داشتم به نگارش کتاب می پردازم.

خبر بد این است که اگر منتظر زمان مناسب برای نوشتن باشید، هیچ گاه این اتفاق نخواهد افتاد مگر اینکه آن زمان را ایجاد کنید. باید برای خود مشخص کنید که نگارش کتاب تا چه اندازه برای شما اولویت دارد که به خاطر آن برخی از فعالیت های مورد علاقه تان را کنار بگذرید.

به خاطر داشته باشید که برای رسیدن به یک کیفیت قابل قبول و نتیجه رضایت بخش، تنظیم یک برنامه مشخص هفتگی (ترجیحاً روزها و بازه زمانی مشخص) براساس زندگی روزمره خود و بیشترین بازدهی اهمیت به سزایی در مراحل نگارش کتاب دارد. بدین ترتیب نوشتن برای شما تبدیل به یک عادت می شود که پایبندی به آن نتایج قابل توجهی خواهد داشت. برای بالابردن میزان بهره وری خود می توانید از روش های زیر استفاده کنید.

  • تعداد کلمات نوشته شده در هر هفته را یادداشت کنید.
  • از مواردی که موجب حواس پرتی شما می شود دوری کنید.
  • برای خود یک مهلت مشخص تعیین کنید.
  • روند پیشرفت خود را ثبت کنید.
  • استراحت کافی را فراموش نکنید.

7. نوشتن را آغاز کنید.

قدم اول همیشه سخت ترین مرحله است. به شما حق می دهم که دوست داشته باشید به بهترین و جذاب ترین شکل ممکن کتاب خود را آغاز کنید اما این تقریبا غیرممکن است. کمال گرایی را کنار بگذارید و طبق مراحل نگارش کتاب شروع به نوشتن کنید.

حساسیت شما بر روی جزئیات نوشته ها مانند املا، دستور زبان و ساختار جملات نه تنها سرعت نوشتن شما را پایین می آورد بلکه اعتماد به نفس شما را نیز تحت الشعاع قرار خواهد داد.

فراموش نکنید که موضوع اصلی بی نقص نوشتن شما نیست بلکه استمرار در نگارش کتاب است. هدف این است که شما در طول این مسیر از نقص ها و اشتباهات خود درس بگیرید و در تلاش های بعدی کیفیت نوشته های خود را بهبود ببخشید.

8. کتاب را با یک مقدمه وسوسه انگیز شروع کنید.

“خانواده‌های خوشبخت همه مثل یکدیگرند، اما خانواده‌های شوربخت هر کدام بدبختی خاص خود را دارند.”__آنا کارنینا، لئو تولستوی

صفحات ابتدایی کتاب سرنوشت کتاب را رقم می زنند. اگر این صفحات به خوبی به نگارش در نیامده باشد، خواننده تمایلی برای ادامه آن کتاب نخواهد داشت و ممکن است دیگر هرگز به سراغ آن کتاب نیاید.

در این بخش از مراحل نگارش کتاب، شما باید با یک مقدمه گیرا و جذاب مخاطب را قلاب کرده و او را آنچنان مجذوب داستان خود کنید که گذر زمان را احساس نکند و وقتی به خود می آید، که 100 صفحه از کتاب را خوانده است.

همچنین، در نوشتن اولین جمله کتاب با در نظر گرفتن ژانر کتاب می توانید از سبک های مختلفی مانند هیجان انگیز، دراماتیک، شاعرانه و حتی فلسفی استفاده کنید که هر کدام به روش خود توجه خواننده را به خود جلب می کند تنها بستگی به انتخاب شما دارد. شما می توانید از طریق این لینک با چند نمونه مقدمه خوب آشنا شوید.

9. فراز و فرودهای داستان را فراموش نکنید.

خواننده شما، تشنه کشمکش ها و اتفاقات غیرمنتظره داستان است. اگر در داستان شما همه چیز به خوبی و خوشی پیش می رود و هیچ شخصیتی با دیگری مشکلی ندارد به احتمال زیاد قرار است مخاطبان زیادی را از دست بدهید.

منظور از فراز و فرود های داستان صرفاً تنش، بحث وجدل و اتفاقات دراماتیک نیست بلکه هر چیزی است که بتواند مخاطب را هوشیار نگه دارد و او را تا انتهای داستان با خود همراه کند. ممکن است از ابتدا ندانید که بهترین قسمت داستان برای این ماجراها کدام است. نگران نباشید اما فراموش نکنید که آن را به گونه ای در داستان قرار دهید که بیشترین اثرگذاری را داشته باشد.

10. خودتان را جای مخاطب بگذارید.

بیایید قبول کنیم که کتاب ها نوشته می شوند تا توسط مردم خوانده شوند و کتاب بدون مخاطب عملاً کارایی ندارد.  مخاطب آنقدر اهمیت دارد که من توصیه می کنم این مورد از مراحل نگارش کتاب را بر روی یک برگه بنویسید و آن را جلوی چشم خود قرار دهید تا هر زمان که مشغول نگارش کتاب می شوید چشمتان به آن بیفتد.

اول مخاطب، آخر مخاطب، همیشه مخاطب.

به یاد داشته باشید که در قدم اول، خود را  یک خواننده ببینید نه یک نویسنده. به داستان خود از دید یک نویسنده، یک ویراستار، و یک ناشر نگاه نکنید بلکه خود را جای مخاطب بگذارید و ببینید چه بخش هایی را لازم می دانید و چه بخش هایی را باید تغییر دهید.

11. کتاب را چندین بار خوانده و آن را ویرایش کنید.

پس از پایان کتاب لازم است چندین بار آن را مطالعه کنید. این قسمت از مراحل نگارش کتاب از این جهت اهمیت دارد که در هر بار خواندن، مورد جدیدی توجه شما را جلب خواهد کرد که ممکن است در یک بار خواندن، بر اثر حواس پرتی یا خستگی از چشم شما دور مانده باشد.

همزمان با خواندن کتاب، عینک ویراستاری خود را به چشم بزنید. ویرایش کتاب در واقع همان فوت کوزه گری است که باعث غنای کتاب شما می شود. ویرایش به شما کمک می کند تا متون خود را از نظر اصول نویسندگی و محتوای داستان بررسی کنید و آن را به گونه ای تغییر دهید که با یکبار خواندن، همه جملات ساده و قابل فهم باشند.

12. نظر دیگران درباره کتاب خود را جویا شوید.

به عنوان یک نویسنده که روزها و هفته ها سرگرم نوشتن کتاب بوده است طبیعی است که برخی موارد از چشمتان دور مانده باشد. اینجاست که نقش دیگران اهمیت پیدا می کند چرا که می توانند داستان را از دید یک خواننده و به دور از تعصبات و ترجیحات نویسنده بررسی کنند.

این کار را از همان ابتدای مراحل نگارش کتاب آغاز کنید چرا که پیشنهادات و انتقادات آن ها به شما یک دید کلی از مسیر داستان خواهد داد و حتی می تواند نقاط قوت داستان را برای شما پررنگ کند تا بیشتر به آن ها بپردازید و نقاط ضعف خود را نیز اصلاح کنید.

13. شما برای چاپ کتاب آماده اید.

تبریک می گوییم!

شما در حال حاضر در ایستگاه آخر قرار دارید و آماده اید تا نسخه ویرایش شده و کامل کتاب را در اختیار خوانندگان خود بگذارید و به گروه نویسندگان نوظهور بپیوندید. حالا می توانید با یک انتشارات معتبر همکاری کرده و کتاب خود را با بالاترین کیفیت به چاپ برسانید.

طرح جلد کتاب را فراموش نکنید. اگرچه گفته اند هیچ وقت کتابی را از روی جلد آن قضاوت نکنید اما در بازار کتاب، اولین چیزی که توجه مخاطب را به خود جلب می کند، جلد آن است. این موضوع نه تنها به جذابیت کتاب شما می افزاید بلکه به فروش بیشتر آن کمک بسیاری خواهد کرد و نوعی احترام به مخاطب تلقی خواهد شد.

سخن آخر

در پایان، درست است که نوشتن یک کتاب کار ساده ای نیست اما غیرممکن هم نیست. ما در این مقاله تلاش کردیم تا با ارائه مراحل نگارش کتاب، شما را راهنمایی کنیم و به شما بگوییم همانطور که در رویداد مثلث قرمز لوکیشن، بیش از 200 نویسنده برای اولین بار نگارش یک کتاب را تجربه کردند؛

شما هم می توانید